چشم انداز سال اول زندگی نوزاد - بخش اول ( روانشناسی کودک قسمت چهارم )
چشم انداز سال اول زندگی
در مطلب پیش اهمیت برآورده کردن نیازهای اساسی نوزاد را بررسی کردیم و از تاثیری که درست برآورده کردن این نیازها به دید او به زندگی میگذارد صحبت کردیم. در این درس و درس بعد نظری اجمالی به رشد فرزند نوزادتان در اولین سال زندگیاش میاندازیم.
برای بررسی این سال و از جهت راحتی کار، این دوره را به دورههای سه ماهه تقسیم میکنیم. ولی بلافاصله باید گوشزد کنیم که انتخاب سه ماه کاملاً اختیاری است. قصد این است که نظری کلی در مورد رشد فرزندتان در این دوره بدهیم و توصیههایی در زمینه بازیها و ایجاد محیطی مناسب برای او جهت تسهیل رشد ذهنیاش به شما بکنیم.
مطالعات متعدد نشان دادهاند که نوزادان تفاوتهای بسیاری از جهات مختلف باهم دارند: آرام یا ناآرام بودن، حساسیت به نور، صدا، تماس، چگونگی خوردن سینه یا شیشه شیر، از نظر سرشت و خصوصیات اخلاقی، ترکیب عضلانی، گروه خونی و تعادل هورمونی.
فرزندان شما نیز همگی با هم تفاوت خواهند داشت. به شخصیت هر کدام از آنها احترام بگذارید. هیچ یک از آنها کاملاً با شِمای کلی از قبل درست شدهای مطابقت ندارند. با به خاطر سپردن اینکه فرزندتان فردی کاملاً یکتاست، ببینیم که در اولین ماههای زندگی، نوزاد چه خصوصیات کلیای دارد.
سه ماه اول
نوزاد اکثر اوقاتش در خواب میگذرد، گاهی حتی تا بیست ساعت در شبانه روز (ولی باز تکرار میکنیم که ممکن است فرزند شما متفاوت باشد). نوزاد، معمولاً در سه ماه اول زندگیاش آرام و ساکت است. او هنوز قادر به بلند کردن سرش نیست، نمیتواند غلت بزند (مگر به طور اتفاقی) و قادر به تکان دادن جداگانه انگشتان و شصتش نیست. از نظر ادراکی، دنیا در نظر او چیزی عظیم، متحرک و پرطنین است. هرچند که از همان لحظه اول تولد به صورت افراد دقت میکند ولی هنوز نمیتواند آنها را از یکدیگر تشخیص بدهد. با این حال نوزاد میتواند چیزهای قابل توجهی را در مغز کوچکش ثبت کند.
نتایج تحقیقات نشان میدهند که نوزاد شما چیزهایی را که میشنود، میبوید و میبیند در مغزش ثبت میکند. او از لحظه تولد میتواند از بعضی تاثرات خارجی به وسیله حواس لذت ببرد و به محض اینکه قادر باشد، میتوانید با او بازی کنید. البته منظور از بازی کردن، قایم موشک و پرت کردن او به هوا نیست. منظور بازی کردن در سطح بسیار ابتدایی است.
مثلاً با به کار انداختن حس شنوایی او میتوانید بازی کردن را شروع کنید. نوزادهای کوچک گوش بسیار حساسی دارند و با صداهای شدید و ناگهانی از جا میپرند. ولی اگر با آنها به آرامی صحبت کنند و یا آواز بخوانند لذت میبرند. آنها یاد میگیرند که وقتی صدای پایی بشنوند گریهشان را قطع کنند.
با او صحبت کنید و برایش آواز بخوانید. صداهای جالب برایش در بیاورید. وسایل موسیقی مختلف برایش بزنید. صداهای مختلف مثل تیکتیک ساعت، صدای برخورد قاشق و شیشه را بگذارید گوش کند. ممکن است به نظرتان بیاید که این کارها در ذهن او هیچ اثری نمیگذارند. اما این صداها در مغز او ثبت میشوند. با این کارتان انگیزه حسی مثبتی برای او فراهم میکنید.
پوست حیطه دیگر برای برانگیختن نوزاد است. او بازی نوازش و تماس را دوست دارد. مثلاً میتوانید پنچ دقیقه قبل یا بعد از حمام او را ماساژ بدهید. این کار را فقط اگر دوست دارید بکنید و در صورتی که به نظرتان کار کسل کنندهای است از آن صرفنظر کنید.
میتوانید دست و پایش را حرکت دهید. این کار اثر خوبی روی عضلاتش دارد. وقتی طاقباز خوابیده، دستها و پاهایش را به دو طرف باز کرده و بعد روی سینهاش خم کنید. این حرکت را چند بار تکرار کنید. میتوانید پاهایش را هم بلند کنید و پای دو چرخه بزنید. به محض اینکه فرزندتان درک کند، این کارهای شما با خنده و لبخند او همراه خواهد بود خصوصاً اگر این حرکات با آواز یا صدای جالب دیگری همراه باشند.
چشمها هم وسیله انگیزشی دیگر است. گهواره نوزاد دنیای اوست . این دنیا برای بسیاری از نوزادان غم انگیز است! تصور کنید که شما در آپارتمانی باشید که در آن غیر از در و دیوار چیز دیگری نباشد. دنیای فرزندتان را با چیزهای مختلفی می توانید مفرح سازید: میتوانید تکههای پارچه یا کاغذ یا نایلون به رنگهای تند و نقشهای مختلف را کنار آن آویزان کنید. بیشتر مادران این وسیله را بالای سر فرزندشان آویزان میکنند. در طول شش هفته اول زندگی این کار اشتباه است. این اسباب بازی باید طرف راست یا چپ گهواره آویزان شود. از نظر فیزیولوژیک، نوزاد بعد از شش هفتگی است که به تدریج قادر به چرخاندن سرش میشود و میتواند نگاهش را متوجه سقف کند.
در ضمن باید تاکید کنیم که نباید فرزندتان را همیشه در گهوارهاش بگذارید. گهگاه او را روی زانویتان بگیرید تا بتواند اشیا را از زاویه دیگری نیز ببیند. یا میتوانید او را روی یک صندلی کوتاه مخصوص بچه در اتاق دیگری غیر از اتاق خودش بگذارید که ببیند چه میگذرد.
وقتی با فرزندتان صحبت میکنید و برایش آواز میخوانید، او آنها را در ذهنش ثبت میکند و جوابی به شما نمیدهد. وقتی دو ماهه شد، شاید شاهد تغییری باشید.
وقتی با او صحبت میکنید و یا برای بازی کردن با او صداهای عجیب و غریب در میآورید، متوجه میشوید که او سعی میکند به شما «جواب» بدهد. دهانش را باز میکند، گویی میخواهد با شما صحبت کند. بعدها این صداهای بیمعنی تبدیل به گفتگوی «نوعی» بین مادر و فرزند خواهد شد.
کوششهای نوزاد برای جواب دادن به شما در این سن تقریباً مقارن با مرحله مهمی از رشد اوست: هدایت دید، که یکی از بزرگترین کشفهای او در یادگیری برای تسلط بر جهاناش است. در این مرحله نوزاد در عین حال قادر به دیدن یک شیء، گرفتن و لمس آن میشود و با این کار درِ جهان دیگری به روی او باز میشود.
احتیاجات نوزاد شما به مایحتاج روزمره خلاصه نمیشود، او محتاج به شرکت در دنیایی است که او را در برگرفته. او باید بیاموزد که میتواند بعضی کارها را انجام دهد و روی این دنیا تاثیر بگذارد. قبلاً روی ضرورت آواز خواندن و صحبت کردن با او تاکید کردهایم. جواب دادن به صداهایی که او از خود در میآورد نیز اهمیت بسیار دارد. فرزندتان خیلی زود با صداها بازی میکند. جواب دادن به خمیازه و یا صداهای بی معنی او، با همان لحن صدای خودش، برای او خیلی جالب است. به این ترتیب او عکسالعمل اطرافیانش را در مقابل عملش دریافت میکند. عکسالعمل او مثل عکسالعمل یک کودک با یک اسباب بازی جدید است. دلش میخواهد که این صداها را تکرار کند تا جوابش را بدهند.
نوزادتان از این مبادله سود فراوانی میبرد. او به این ترتیب میآموزد و میبیند که میتواند بعضی کارها را انجام دهد و در دنیایش تاثیر بگذارد. او متوجه میشود که در جهانی زندگی میکند که میتواند در آن شرکت داشته باشد. این درس به او کمک خواهد کرد که از همان سنین بسیار پایین اعتماد به نفس پیدا کند.
درست کردن دفترچه کوچکی از تکههای پارچه از جنسهای مختلف راه دیگری جهت تشویق او در این زمینه است. میتوانید با انتخاب پارچههای مختلف از جنس و رنگهای مختلف دفترچههای به طول و عرض تقریباً شصت سانتیمتر برای او بدوزید. فرزندتان با لمس کردن این پارچهها تفاوت بین آنها را احساس خواهد کرد. حرکتی کوچک از پارچهای به پارچه دیگر، تجربه جدیدی از دنیایی است که او را در برگرفته و این تجربه او را برای کشفهای جدید و یافتن جوابهای دیگر تشویق میکند.
میتوانید اسباببازی دیگری نیز برای او درست کنید که او را در جهت درک موثر بودن در دنیا کمک میکند. قطعهای نخ ضخیم یا طناب یا کش انتخاب کنید و به آن مثلاً یک سری قاشق یا یک دستبند پلاستیکی رنگی که خطری نداشته باشد آویزان کنید. اشیایی که انتخاب میکنید نباید خیلی کوچک باشند، که اگر آنها را در دهانش گذاشت خطر خفگی برایش نداشته باشد. نخ یا کش مزبور را درست جلو دستش آویزان کنید که بتواند آن را با دستش بگیرد. مواظب باشید که کش یا نخی که انتخاب میکنید به اندازه کافی محکم و ضخیم باشد که هنگام بازی با آن به طرز خطرناکی به دست و پایش گیر نکند و خونش را بند نیاورد. بنابراین از نخ قرقره استفاده نکنید.
سه تا شش ماهگی
سه ماهگی نشان دهنده یک گذار است. گذار از مرحلهای انفعالی و غیرارادی به مرحلهای فعال که در آن نوزاد از طریق تجربه میخواهد چیزهای دور و برش را کشف کند و بشناسد.
بررسی نوزاد کوچک از دنیا در طی سه ماه اولیه زندگیش، از طریق چشم و گوش و دهانش (از طریق مکیدن) است. پس از آن او این کار را با دستش میکند. چیزی که دکتر گزل «عطش لمس کردن» نامیده در این سن شروع میشود. او شیفته گرفتن اشیاء است و دوست دارد با لمس کردن آنها کشف کند چه هستند. تقریباً در چهار ماهگی اهمیت دستهایش بیشتر میشود. تا به حال از طریق دید کشف کرده بود که اشیاء شکل و رنگی دارند. ولی حالا از طریق دستهایش متوجه میشود که اجسام خصایل دیگری نیز دارند: نرمی، زبری، انسجام. در این سن نوزاد همه چیز را به دهانش میگذارد. در واقع دهان، یکی از حواس اصلی او برای کشف دنیاست. او تا سالها این خصلت را حفظ میکند. بنابراین باید خیلی مواظب باشید که چیزهای خطرناک در دسترس او نباشد. حالاست که باید اشیای ظریف و شکننده و چیزهای زیبا و نوک تیز را که ممکن است ببلعد جمع کنید (ممکن است این اشیاء تا سه ماهگی برای گسترش دید او بسیار مفید بوده باشند). اکنون باید اشیایی در دسترس او باشد که محکم باشند و او نتواند آنها را ببلعد.
جغجغه در این سن جای خاصی دارد. اگر میتوانید انواع و اقسام جغجغه برایش بخرید. اسباببازی دیگری هم که برای سنین بالاتر هست در این سن مورد توجه است، عروسکهای کوچک کائوچویی که به همه طرف خم میشوند و بچههای این سن دوست دارند آن را به دهان برده و گاز بگیرند. اسباببازیهای کائوچویی که بتوان آنها را فشار داد نیز مناسب این سن هستند. ولی مواظب باشید زیرا بعضی از آنها سوسوتکی فلزی دارند که با استفاده کردن ممکن است از آن جدا شود و در این صورت خطر خفگی وجود دارد.
سپس زمانی میرسد که کودک دوست دارد با اسباببازیها یا عروسکهای نرم (پرزدار و نرم) بازی کند. مواظب چشمهای شیشهای عروسک باشید که طفل ممکن است آنها را در آورده و به دهانش بگذارد که در این صورت باز هم خطر خفگی وجود دارد. میتوان اسباب بازیهایی که مخصوص نوازش کردن هستند از اسباب بازی فروشی خرید.
میتوانید خودتان هم از این نوع اسباببازیها درست کنید. قسمت بیرونی باید قابل شتشو باشند و میتوانید مثلاً از یک حوله کهنه برای این منظور استفاده کنید. از ابر، کائوچو یا تکههای پارچه میتوانید برای پرکردن توی اسباببازی استفاده کنید.
گذاشتن نوزاد در پارک باید در این سن شروع شود. یعنی حدود چهارماهگی، قبل از اینکه بتواند بنشیند و سینه خیز برود و تا قبل از اینکه بداند که روی زمین، میتواند «فرار» کند. اگر بعداً او را در پارک بگذارید، ممکن است در نظرش زندان بیاید. پارک او را جایی بگذارید که کار میکنید، اتاق نشیمن یا آشپزخانه، به این ترتیب او از با شما بودن لذت بیشتری میبرد. ولی میتوانید او را در پارکش با اسباب بازیهایی که در اختیارش گذاشتهاید هم بگذارید، به این ترتیب او یاد میگیرد که چگونه با اسباب بازیها بازی کند.
در مطلب بعد مراحل رشد کودک را بین شش تا دوازده ماهگی بررسی خواهیم کرد.
مطالب مرتبط :
روانشناسی کودک - سوء تفاهمهایی درباره روانشناسی کودک
- ۹۴/۰۸/۱۵