روانشناسی - موفقیت - سبک زندگی

هنگام عصبانیت و ناراحتی روزه سکوت بگیر !

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۱۴ ب.ظ

وقتی تحت فشاری، روزه سکوت بگیر!


علی (ع) هر از چند گاهی که دلش می‌گرفت، شب‌ها بیرون کوفه می‌رفت. سر در چاه می‌کرد و در درون چاه فریاد می‌زد!!

مردی با آن همه فصاحت و شیوایی در سخن که نهج‌البلاغه خود گویای مهارت سخنوری اوست‌، چرا این‌قدر غریبانه در چاه فریاد می‌کشید ؟! 

او می‌خواست قدرت و تحمل خود در "سکوت کردن" را افزایش دهد.

 زبان در کام کشیدن و ساکت ماندن وقتی حقت را می‌خورند و به تو ظلم روا می‌دارند از فریاد کشیدن بسیار سخت‌تر است. در واقع آن‌ها که به آدم توهین می‌کنند و می‌خواهند به شکلی فرد مورد نظر خود را به زانو درآورند، وقتی می‌بینند شخص زمین خورده ساکت است و هیچ نمی‌گوید بیشتر از او می‌ترسند و بیشتر وحشت می‌کنند. آن‌ها خوب می‌دانند که قدرت و دوام خشم ساکت و بی‌صدا بیشتر از فریاد و نعره‌ها و رجزخوانی‌های بی‌فایده است. مردم و تماشاچیان هم وقتی می‌بینند کسی ساکت است و هیچ نمی‌گوید، از او طرفداری می‌کنند و دلشان با او همراه می‌شود. در واقع مظلومانی که بی‌جهت جیغ می‌کشند و دشنام می‌دهند و پرده‌دری می‌کنند، به شکلی در حال از دست دادن حق خودشان هستند، چرا که بقیه شنوندگان و تماشاچی‌ها شهادت می‌دهند که او با سر و صدا کردن و رجزخوانی و بی‌آبرویی در ملاءعام در حقیقت مستحق ظلمی است که بر او رفته است. به عبارت دیگر مدتی که می‌گذرد تاریخ جابه‌جا می‌شود و مورخین می‌گویند که مظلوم سر و صدا و فحاشی کرد و ظالم هم به تلافی، اموال او را گرفت. از سوی دیگر اگر هم آسیبی به شخص ظالم برسد، اولین مظنون همان مظلومی خواهد بود که در ملاء عام برایش خط و نشان کشیده بود و با صدای بلند انتقام و تلافی را فریاد زده بود!


آن‌چه در بالا گفته شد، یعنی ضرورت ساکت ماندن و لب فروبستن هنگام برخورد با مشکلات و هم‌زمان با آن در سکوت به دنبال راه چاره گشتن، ضرورتی است که حتی مدیران شرکت‌ها و روسای کشورها هم باید آن را مد نظر قرار دهند.

یک ضرب‌المثل شرقی می‌گوید: "کسی که در خانه شیشه‌ای زندگی می‌کند، به سمت دیگران سنگ پرتاب نمی‌کند!" ساکت نماندن به وقت ضرورت و سر و صدای بی‌خودی راه انداختن هم چیزی شبیه سنگ انداختن درون لانه زنبورها و تکان دادن پارچه قرمز مقابل گاو شاخدار وحشی است. خوب معلوم است که نتیجه چه می‌شود!


انسان وقتی هیجان‌زده می‌شود باید به شدت مواظب زبان و کلام خودش باشد. فرقی نمی‌کند حالت هیجانی انسان مربوط به زمان خوشحالی او باشد یا به دلیل خشم و عصبانیتش! مهم این است که انسان در زمان هیجان باید به طور پیوسته روی کلماتی که از زبانش خارج می‌شود دقت کند. اگر نمی‌داند چیزی که می‌گوید درست و به‌جاست، بهتر است فورا سکوت کند و چیزی نگوید. هیچ وقت کسی را به خاطر نگفتن چیزی مجازات نمی‌کنند. بر عکس همیشه وقتی می‌خواهند کسی را بی‌حرمت سازند، از کلماتی که بر زبان آورده و یا چیزهایی که نوشته، مچ او را می‌گیرند.


بدخواهان معمولا با بزرگنمایی جملات و کلماتی که در لحظات شوریدگی و هیجان بر زبان انسان جاری می‌شود، سعی می‌کنند تا چهره واقعی شخص هیجان‌زده را مخدوش کنند و از او هیولایی غیر قابل ترحم و غیر قابل اعتماد تصویر کنند. حال اگر انسان ساکت باشد و کلام خود را برای هر موقعیت بی‌ارزشی هدر ندهد در این‌صورت یکی از بزرگ‌ترین حربه‌ها را از دست بدخواهان خارج ساخته و آزار و اذیت‌های بعدی را نیز از خود دور کرده است.


انسان وقتی هنگام هیجان‌ و عصبانیت، کلامی بر زبان جاری می‌سازد، حتی خودش هم بعد از آرام گرفتن از آن‌چه گفته غالبا شرمنده و پشیمان می‌شود و سعی می‌کند به شکلی آن‌چه گفته شده را رفع و رجوع سازد و برای آن‌ها توجیهی پیدا کند. در این مواقع اگر انسان هنر ساکت بودن و لب به دندان گزیدن هنگام هیجان را بلد باشد، بعد از عبور موج عصبانیت، آرامش و قرار بیشتری بر دلش حاکم می‌شود و خودش هم از بابت آن‌چه ناگفتنی بوده و بر زبان رانده کمتر دچار عذاب می‌گردد.


اگر احساس می‌کنید طاقت حفظ زبانتان را ندارید و بغض جملات ناگفته، تا گلویتان را پر کرده می‌توانید سوار ماشین شوید و در بیابان ساکت و خلوتی شروع به فریاد کنید. در خلوت هر چه فریاد بزنید اصلا اهمیتی ندارد. مهم این است که طاقت زبان در کام کشیدن در لحظات هیجان را در خود تقویت کنید و این هنر را داشته باشید که وقتی همه داد و فریاد می‌کشند و نعره می‌زنند ساکت و آرام به آن‌ها خیره شوید و منتظر بمانید تا موج هیجان رد شود و آتش این شعله افسارگسیخته دامن شما را نگیرد.


در این رابطه خاطره جالبی از استادی خردمند به یادم آمد که بد نمی‌بینم بازگو کنم. آدم‌هایی را که ضعف شنوایی دارند و سمعک می‌گذارند، حتما دیده‌اید. در مواقع عادی برای صحبت کردن با این آدم‌ها باید با صدای بلند و تقریبا با فریاد صحبت کرد. این استاد بزرگ برعکس عمل می‌کرد. یعنی هر وقت کسی مقابل او داد می‌زد یا با صدای بلند جدل می‌کرد خود را به نشنیدن می‌زد و می گفت که فقط صداهای آرام و معمولی را می‌شنود و از شنیدن صداهای بلند معذور است. به خاطر دارم روزی چندین نفر در حضور او روی موضوع خاصی صحبت می‌کردند. برای لحظه‌ای به خاطر نظر اشتباه یکی از حضار صدای بقیه بلند شد. در این هنگام استاد انگار چیزی نمی‌شنود مشغول مطالعه کتاب مقابل خود شد. این واکنش استاد باعث شد تا بقیه صدایشان را بلندتر کنند. اما هر چه صدا بلندتر می‌شد خونسردی و بی‌اعتنایی استاد هم بیشتر می‌شد. سرانجام حاضران دریافتند که برای بهره‌گیری از حضور استاد به ناچار باید تن صدای خود را پایین بیاورند و چند دقیقه بعد سکوتی دلپذیر بر مجلس حاکم شد. نکته جالب این بود که آخر مجلس، موقع خداحافظی، وقتی چند نفر از فریادکنندگان خواستند بابت صدای بلند خود از استاد عذر بخواهند او با قیافه‌ای راحت و معمولی گفت: "من که چیزی نشنیدم، نمی‌دانم شما راجع به چی صحبت می‌کنید!؟"

ما هم در مقابل هیجانات عصبانی‌کننده و گفت‌وگوهای تنش‌زا، واکنشی مشابه را از خود نشان دهیم. انسان‌ها وقتی صدایشان را بلند می‌کنند شبیه موجودات جنگلی می‌شوند که برای ترساندن حریف غرش‌های بلندتری می‌کشند. بنابراین چون ما انسان‌ها متمدن شده‌ایم باید به ناچار حال و هوای جنگل را از یاد ببریم و به جای فریاد زدن و چنگ و دندان نشان دادن از شگردهای جدیدتری برای نمایش توانمندی‌های خود استفاده کنیم که در این میان ساکت بودن و فریاد را نشنیدن می‌تواند بهترین حربه باشد.


 " اگر عصبانی هستی و تحت فشار قرار داری. هر چه به تو گفتند ساکت باش! مطمئن باش چیزی را که الان می‌خواهی بگویی بعدا هم می‌توانی بگویی .

 اما اگر الان و در این شرایط به‌طور ناخواسته کلامی نامناسب از زبان تو خارج شد، دیگر شاید نتوانی به این نقطه که الان هستی برگردی "



منبع مجله موفقیت - دکتر احمد حلت


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">