روانشناسی - موفقیت - سبک زندگی

فن انعکاس احساسات - بخش دوم

در مطلب  گذشته، در مورد فن انعکاس احساسات صحبت کردیم و  گفتیم که همیشه اجرای این فن کار آسانی نیست و گاهی ممکن است والدین عصبانی شوند و قادر به حفظ خونسردی خود نباشند. 

بسیاری از مادران وقتی عصبانی می‌شوند و فریاد می‌کشند، بعدش ناراحت می‌شوند.  اگر پیش آمد که دلتان بخواهد فریاد بکشید، این کار را بکنید. و به این ترتیب وقتی احساسات خشم آلودتان را خالی کردید، مسلما رفتارتان نسبت به فرزندتان بسیار فرق خواهد کرد و می‌توانید به او بگویید: «خیلی ناراحتم که عصبانی شدم، ولی الان بهترم.» و او این را درک خواهد کرد.

بین کودکان تفاوت‌های بسیاری از نظر خلق و خو وجود دارد.

بعضی از آنها تحریک‌پذیرند. و بعضی دیگر «راحت»تر هستند.

اما هر کودک طبیعی و سالمی باید مقداری منفی‌گرایی و عناد در این سن از خود نشان دهد.

همیشه به یاد داشته باشید که این دوره می‌گذرد!

زمانی که فرزندتان سه ساله شد، خواهید دید که او چگونه ناگهان نسبت به دوسال و نیمگی همراه و «راحت» می‌شود.

کلمه مورد علاقه این سن «نه» است و نباید تعجب کنید که کودک خیلی قبل از اینکه کلمه «بله» را یاد بگیرد «نه» را یاد می‌گیرد. وقتی صدایش می‌کنید فرار می‌کند، لگد می‌زند، هنگامی از او می‌خواهید کاری را بکند به خودش پیچ و تاب می‌دهد و یا واقعا داد و فریاد راه می‌اندازد و عصبانی می‌شود. معمولا چنین رفتاری در دوران قدم‌های اولیه ظاهر نمی‌شود. اکنون ببینم که چگونه با این رفتار برخوردکنیم.

قبل از هر چیز باید مخالفت شفاهی را از یک رفتار مخالف تشخیص داد. مثلا به فرزندتان می‌گویید:«خب، باید کاپشن بپوشی که بریم بیرون». و کمکش می‌کنید که کاپشنش را بپوشد. او می‌گوید «نه، نمی‌خوام!» و با این حال در عمل حرف‌هایش با اعمالش تناقض دارد، چرا که دست‌هایش را در آستینش می‌کند تا کاپشنش را بپوشد.

این مثال خوبی از«مخالفت شفاهی» است. گویی کودک به مادرش می‌گوید:«می‌دونم که بیرون هوا سرده و واقعا به کاپشن احتیاج دارم. می‌دونم که تو از من بزرگ‌تری و می‌تونی مجبورم کنی کاپشنمو بپوشم. ولی ببین مامان، قبول کن که منم آدمم و حداقل این حقو دارم که یه کمی اعتراض کنم!» این مخالفت مثل یک بازی است: کودک به نوعی با مادرش«بازی عدم اطاعت» می‌کند. و اگر مادر متوجه حالت‌ بازی‌وار این حرکت فرزندش نشود و عکس‌العمل شدیدی نشان دهد، باعث بحرانی می‌شود که علتی برای آن وجود ندارد.

رفتار مخالف واقعی، که با مخالفت شفاهی تفاوت دارد، در این شرایط با فرارکردن یا مخالفت فیزیکی و شدید در مقابل مادر که می‌خواهد کاپشن کودک را تنش کند ظاهر خواهد شد. اگر چنین شود مادر به صورت‌های مختلف می‌تواند«جواب بدهد». اگر قصد از بیرون رفتن، رفتن به حیاط و بازی کردن باشد، می‌تواند بگوید «برای بیرون رفتن باید کاپشنت رو بپوشی، ولی اگر دلت بخواد می‌تونیم بمونیم خونه.» اگر واقعا دلش بخواهد بیرون برود و بازی کند، با ناراحتی حاضر به پوشیدن کاپشن می‌شود. ولی ممکن است که شرایط طور دیگری باشد: مثلا اگر  مادر قصد خرید داشته باشد و عجله داشته باشد و دیگر فرصت اینکه مسئله را با آرامش حل کند نداشته باشد بنابراین، کاری که می‌تواند بکند این است که در حالی که به زور کاپشن را تن فرزندش می‌کند احساسات او را به او منعکس کند:«میدونم که نمی‌خوای کاپشنتو بپوشی، می‌دونم که این کار عصبانیت می کنه!»
چون کودک هم مثل ما بزرگترها دوست ندارد شخصیتش خدشه دار شود ، می‌توانیم سعی کنیم که تا آنجا که ممکن است از مقابله با کودکی که از خود مخالفت نشان می‌دهد اجتناب کنیم و امتیازاتی به او بدهیم تا شخصیتش خدشه‌دار نشود.

برای این کار می‌توانید مثلا یک فعالیت دیگر به او پیشنهاد کنید و ذهن او را از مسئله قبلی برگردانید و یا با نازکردن او محبتش را جلب کنید. البته اگر اعصابتان اجازه این کار را بدهد! خصوصا با منعکس کردن احساساتش، مانع از خدشه‌دار شدن شخصیتش شوید. در واقع با این کار فقط به او می‌گویید:«می‌دونم که اصلا موافق نیستی و این هم کاملا طبیعیه. واقعا خیلی متأسفم و می‌دونم چه احساسی داری، ولی متأسفم بهت بگم که باید به هر صورت از من اطاعت کنی.»


چگونه برخوردی با خشم‌های شدید داشته باشیم؟
کودک عصبانی و خشمگین تنها کاری که می‌تواند بکند گریه کردن است، فریاد و زوزه بکشد و یا خودش را روی زمین انداخته و به همه طرف لگد بیندازد. اگر در مقابل این عصبانیت تسلیم شوید و کاری را که کودک می‌خواهد انجام دهید، این کارش را تشویق می‌کنید. با این کار به او می‌آموزید که برای به دست آوردن تمام چیزهایی که می‌خواهد هر چه بیشتر زوزه و فریاد بکشد.

اگر شما هم خونسردیتان را از دست بدهید و عصبانی شوید، غضب فرزندتان را تشویق می‌کنید. در حالت عصبانیت کودک به حرف‌های منطقی و عاقلانه گوش نمیکند. خصوصا سعی نکنید که آتش غضب او را با تهدید کردن و زدن خاموش کنید. والدینی که به فرزند عصبانیشان می‌گویند:«ساکت، اگرنه به زودی می‌فهمی که چرا گریه می‌کنی.» مثل این است که بخواهند آتش را با بنزین خاموش کنند.
پس چه کار کنید ؟ شما می‌خواهید به فرزندتان بفهمانید که این خشم غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسد، ولی نتیجه‌ای برایش ندارد، ولی چگونه این را به او بفهمانید؟ 
بگذارید عصبانیتش خودش به تنهایی رفع شود.

هر مادری باید وسیله خاص خودش برای رسیدن به این منظور را بیابد. بعضی ساکت می‌مانند و چیزی نمی‌گویند و صبر می‌کنند که عصبانیت خودش فروکش کند. بعضی دیگر ترجیح می‌دهند صحبت کنند و بگویند:«می‌دونم که خیلی عصبانی و ناراحتی ، ولی برو تو اتاقت تا آروم بشی. وقتی که آروم شدی، اون وقت من یه چیز جالبی دارم که بهت نشون بدم.» بعضی دیگر کمی جدی‌تر می‌گویند:«برو توی اتاقت». پیداکردن روش با خودتان ، ولی خصوصا سعی کنید که به شخصیتش لطمه وارد نشود. هرگاه که ممکن است، کاری کنید که به او کمک کند تا از بن بست بیرون بیاید.

در مورد عصبانیت در حضور دوستان، فامیل یا در خیابان و مغازه هم  همان روشی را به کار برید که همیشه به کار می‌گیرید. در این گونه موارد تماشاگر وجود دارد. آن وقت فکر می‌کنید «حالا همسایه ها چی فکر می‌کنن؟» اگر تماشاگر شما به روانشناسی کودک آشنا نباشد حتما فکر خواهد کرد که شما اشتباه می‌کنید و باید قضیه را با کتک زدن فیصله داد.

شما نباید برای برای خوش‌آمد همسایه‌ها کاری کنید .

شما فرزندتان را تربیت می‌کنید که  انسانی سالم و خوشبخت شود .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">