آشنایی با مفهوم اعتماد به نفس
میتوان با آگاهی به جنگ کمبود اعتماد به نفس رفت و آن را از بین برد،
البته به خود شخص نیز بستگی دارد ، او باید قبول کند که هیچ اجباری نیست که او با اعتماد به نفسی پایین زندگی کند و در بسیاری از موارد او توانایی تغییر شرایط را به اندازه کافی داراست.
اعتماد به نفس اکتسابی است و به مرور زمان میتوان آن را افزایش یا کاهش داد.
برخی افراد به مرور زمان، اعتماد به نفس خود را از دست میدهند که یک دسته از آن افرادی هستند که از استقلال در کارهای خود برخوردار نیستند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که میتواند در خانوادهها رخ دهد و از همان کودکی زمینه ساز کاهش اعتماد به نفس در کودکان شود.
خانوادهای را در نظر بگیرید که فرزندان تحت کنترل شدید پدر و مادر قرار دارند و والدین با ایجاد محدودیتهای غیر ضروری رابطه فرزندان با محیط بیرون را محدود میکنند؛ فرزندان در این خانواده باید تسلیم بی چون و چرای پدر و مادر باشند که این موضوع زمینه ساز کاهش اعتماد به نفس آنها در بزرگسالی خواهد شد، چرا که در کودکی نتوانستهاند مسئولیتپذیر شده و خودباوری را در خود تقویت کنند.
اعتماد به نفس ناشی از شناخت ما از خود، محیط و افراد حاضر در محیط است. شناخت بیشتر منجر به افزایش اعتماد به نفس میشود. در حقیقت شناخت کم است که باعث کمبود اعتماد به نفس میشود.
روشهایی برای بالا بردن اعتماد به نفس
برای شروع ، ابتدا خود را همانطور که هستید بپذیرید.
همه ما دارای نقاط ضعف هستیم و به شما قول میدهیم که این موضوع برای تمامی مردمان کره زمین از آدمهای پولدار و معروف گرفته تا خیابانخوابها صدق میکند. پذیرفتن این موضوع میتواند کمک بزرگی به داشتن اعتماد به نفس در شرایط گوناگون بکند.
- در جایی بنشینید و چند دقیقهای در مورد خودتان فکر کنید. اینکه تا کنون شما درباره خود چه چیزهایی یاد گرفتهاید و انجام دادن چه کارهایی شما را غمگین یا شاد میکند.
به این فکر کنید که میخواهید در آینده چه کسی شوید و این شخص چه نکات مثبت یا منفیای خواهد داشت. انتظار نداشته باشید که با یک تفکر ۱۰ دقیقهای به جواب برسید و این تفکر کوتاه تنها به شما کمک میکند تا تغییری بزرگ را در آینده برای زندگی خود پیریزی کنید.
- به این موضوع فکر کنید که شما توانایی تغییر هر چیزی در زندگی خود را ندارید و از این بابت نیز نباید احساس سرخوردگی کنید.
در حقیقت پذیرفتن این موضوع به شما کمک می کند تا راحتتر بپذیرید که آدمهای اطراف شما و شما به کمک همدیگر نیازمندید و تا کنون نیز به همدیگر در رسیدن به اهداف مورد نظرتان کمک کردهاید. در واقع شما میتوانید چیزهایی را عوض کنید که متعلق به شما باشند، چیزهای سادهای چون تغییر رنگ مو، تغییر رژیم غذایی و موضوعاتی از این دست. اگر واقعا این چیزها ناراحتتان میکند، به دنبال تغییر آنها باشید. از خودتان بپرسد چرا شما باید لباس آبی یا صورتی رنگ خود را بپوشید در حالی که از این لباس یا رنگ آن خوشتان نمیآید. در واقع برای اینکه خودتان باشید ، بهتر است از هر چیزی که به شما احساس بدی میدهد دوری کنید.
- به دنبال انجام کارهایی بروید که بارها دوست داشتید آنها را انجام دهید اما بنا به دلایلی تا کنون موفق به انجام آن نشدید. اگر شما به خواندن کتابهای تاریخی، نواختن یک ساز موسیقی، رفتن به کلاس رقص و موضوعاتی از این دست علاقه دارید چرا به دنبال این موضوعات نمیروید. این موضوعات در حقیقت بخشی از تمایلات شما هستند که به شناساندن شما به دیگران و بازخورد گرفتن از آنها کمک میکنند.
- به چیزهایی که دیگران به صورت منفی درباره شما میگویند نیز نباید توجه کنید. آنها معمولآ موضوعات را از دیدگاه خود بیان میکنند و ممکن است شناخت کافی نسبت به مسائل نداشته باشند. بهتر است در این راه از هر چیزی که انرژی منفی به شما میدهد، دوری کنید.
البته در راه پذیرش خودتان نباید درجا بزنید و بگویید من همین هستم و همین هم خواهم ماند، بلکه باید به دنبال بهتر شدن نیز باشید.
کمی تنبلی را کنار بگذارید و برای رسیدن به اهداف مثبت زندگیتان تلاش کنید تا احساس مثبت تلاش کردن را حس کنید. این تلاشها به شما کمک میکند تا احساس مفید بودن کنید و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
چگونه اعتماد به نفس را بسازیم
تا اینجا تعریفهایی عمومی از اعتماد به نفس ارائه کردیم و گفتیم که اعتماد به نفس اکتسابی است و به مرور زمان و با انجام برخی کارهای مثبت میتوان را افزایش داد. همچنین یاد گرفتیم که پارامترهایی چون خود شخص، محیط و افراد حاضر در محیط در افزایش یا کاهش اعتماد به نفس شخص نقش دارند و به همین دلیل ابتدا راهکارهایی برای پذیرش شخص از سوی خود شخص ارائه کردیم.
موضوعاتی که در ساختن اعتماد به نفس نقش دارند
به طور کلی نگرش مثبت به رویدادها و محیط سبب بالارفتن اعتماد به نفس در افراد میشود. البته نباید این طور برداشت شود که به کار بردن این نگرش در هر موضوعی سبب انجام کارها و گرفتن بهترین نتیجه میشود. بدبینی در بعضی مواقع نیاز است اما داشتن بدبینی نسبت به اکثر کارها از رفتارهایی است که سبب کاهش اعتماد به نفس شما میشود.
این موضوع را اینگونه برای خود مجسم کنید که افکار منفی خودتان را باید بشناسید. افکار منفی چیزی مانند این جمله هاست:
«من نمیتونم این کار رو انجام بدم»،
«من مطمئنم توی انجام کار شکست میخورم» ، یا
«هیچ کی دوست نداره به حرف من گوش بده»
در واقع بیان این جملات نشاندهنده نوعی بدبینی است که سبب میشود عزت نفس و اعتماد به نفس در حالتی پایین باقی بماند.
هدف از اینکه شما افکار منفی خودتان را شناسایی کنید، این است که آگاهانه و با شناخت از افکار خود به سمت مثبت فکر کردن درباره موضوعات حرکت کنید تا بتوانید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
برای این کار باید افکار منفی خود را با افکار مثبت تعویض کنید.
برای مثال جملات منفی بالا را با جملاتی این چنین عوض کنید:
«من میتونم از پس این کار بر بیام»،
«من میتونم توی انجام این کار موفق باشم» و یا
«مردم به من گوش میدن، مگه میشه توی این همه آدم چند نفر پیدا نشن که به حرفام گوش بدن؟».
این تمرینات ساده را با خود تکرار کنید. هر زمان که با دید منفی به قضایا فکر کردید، آن را با افکاری مثبت عوض کنید. مثلا نگویید ، «من احساس چاقی میکنم»، بگویید «این روزا یه مقداری تپل شدم اما میخوام یه جورایی سالمتر غذا بخورم و یه مقداری هم ورزش کنم تا سلامتی بیشتری داشته باشم.» با این تمرینات پس از مدتی خود به خود افکار مثبت ذهن شما را اشغال کرده و اینگونه طریقه فکر کردن خود را عوض خواهید کرد.
افراد و محیطتان نیز نقش تعیین کنندهای در عوض کردن فضای ذهنی منفی به مثبت،دارند. بودن در کنار دوستان و اعضای خانوادهای که به شما حس خوبی را منتقل میکنند میتواند فضای ذهنی مثبتی را برای شما بهوجود بیاورد یا تغییر فضای منفی به مثبت افکارتان را سرعت ببخشد.
از افرادی که بودن در کنارشان برایتان خوشایند نیست، دوری کنید
مخصوصآ دوستان یا اقوامی که شما را سرزنش کرده یا نکات منفی شخصیتی شما را مدام به شما گوشزد میکنند و یا حتی وضعیت شما را با افکار خودشان مقایسه کرده و به شما میگویند «باید» اینگونه باشی.
دوری کردن از این افراد دست کم تا هنگامی که شما مشغول ساختن یک دنیای مثبت برای خود هستید باید ادامه پیدا کند.
به افرادی فکر کنید که به شما احساس بسیار خوبی میدهند، از خودتان بپرسید چرا من نباید وقت بیشتری را با او بگذرانم؟ پیشنهاد ما این است که این کار را انجام دهید!
دوری کردن از تفکرات منفی، تنها به دوری کردن از افراد منفینگر خلاصه نمیشود و شما باید از شر وسایلی که خاطرات یا احساس منفی به شما میدهند نیز خلاص شوید. این وسایل حتی میتواند لباسی باشد که مدتهاست برای شما اندازه نیست.
در فنگ شویی (یک فلسفه باستانی چینی ست که به دنبال پیدا کردن و نهادینه کردن انرژی مثبت در محیط است ) حتی پیشنهاد میشود پا از این فراتر گذاشته و ظرفهای لپ پریده، وسایل خراب و موضوعاتی از این دست را نیز به بیرون از محل زندگی خود منتقل کنید تا انرژی مثبت در محیط اطراف شما بوجود آید.
پس از انجام این مراحل، به استعدادهای خود بپردازید و آنها را شناسایی کنید.
هر آدمی دست کم در یک زمینه استعداد دارد. پس از شناختن این استعداد باید بر روی آن تمرکز کرده و آن را گسترش دهید.
ممکن است در موسیقی، نقاشی، نوشتن یا موضوعاتی از این دست استعداد داشته باشید یا دیگران به شما گفته باشند در این زمینهها خوب هستید، پس باید به دنبال افزایش تواناییهای خود در این زمینهها باشید.
میتوانید دوستانی پیدا کنید که در زمینههای استعداد شما با شما کار میکنند و همکلامی با این افراد سبب تقویت اعتماد به نفس شما نیز شود.
انجام کارهایی که از انجام دادن آنها لذت میبرید، در شما احساس منحصر به فرد بودن به وجود میآورد و زمینهساز داشتن اعتماد به نفس بالاتر میشود.
داشتن کمی غرور هم البته بد نیست! در برخی مواقع این موضوع به کمکتان میآید اما در این مورد زیاده روی نکنید که نتیجه عکس میدهد.
نگاه کردن به آینه و لبخند زدن ، دیدن این لبخندهای سادهی خودتان میتواند به شما کمک کند تا دنیا را شادتر احساس کنید. این موضوع از لحاظ علمی در نظریه بازخورد صورت (facial feedback theory) ثابت شده است که حالات صورت شما میتواند مغزتان را در ثبت یا تشدید احساسات خاص تشویق کند. پس دیدن لبخندتان در آینه را نیز هیچگاه فراموش نکنید.
در مطلب بعد درباره برقراری ارتباط شخص با احساساتش و مرتبط بودن این موضوع با اعتماد به نفس بیشتر خواهیم گفت .