اسباببازی های کودک در اولین دوران بلوغ ( روانشناسی کودک قسمت 16 )
اسباببازی در اولین دوران بلوغ
آببازی ، برای آببازی میتواند از وان حمام و یا ظرفشویی و دستشویی استفاده کند. کودک در این سن به خیس کردن ابر در آب و چلاندن آن و پرو خالی کردن ظروف علاقه مفرطی دارد .
ظرفهای آشپزخانه یا لباس عروسک و یا دستمالی به او بدهید که آنها را «بشوید». نِیِ پلاستیکی هم در اختیارش بگذارید، با فوت کردن هوا در آب میتواند به اولین آزمایش فیزیکی دست بزند !
خمیربازی ، خمیر را هم میتوانید خودتان درست کنید ، به نسبت 2 به 1 آرد و نمک را مخلوط کنید، سپس آب لازم را به آن اضافه کنید تا خمیری شبیه به خمیر نان به دست آورید. یکی دو قطره روغن باعث میشود بتوانید آن را مدتی طولانی نگهدارید. در کیسهای نایلونی تقریبا یک ماه میتوانید آن را نگاه دارید.
کودک دوست دارد خمیر را له کند، قالب بگیرد، فشار بدهد و دستمالی کرده و به آن شکل دهد. این کار خیلی به آنها آرامش میدهد. بهترین وسیله کار آنها دستهایشان است. ولی بعد از اینکه مدتی از دستهایشان استفاده کردند میتوان به آنها قالبهایی برای این بازی پیشنهاد کرد.
وایت بورد ، یک وایت بورد به اندازه کافی بزرگ با ماژیک مخصوص آن است. میتوانید این تابلو را به دیوار اتاق نصب کنید. این یکی از اسباببازیهای پرورشی است که امکانات متعددی برای فرزندتان دربر دارد.
خطخطی کردن پیش در آمد نقاشی و نوشتن است. هیچ کودکی بدون تمرین نمی تواند مداد و قلم را بدست بگیرد . فرزند شما باید تمرین کند تا عضلات انگشتانش آمادگی لازم را جهت نقاشی کردن و نوشتن پیدا کنند. از طریق خطخطی کردن است که فرزندتان این کار را فرا میگیرد.
اکنون میتوانید مداد شمعی نیز در اختیار او بگذارید.
کاغذهای بزرگ در اختیارش بگذارید . کاغذهای بستهبندی برای این کار خیلی مناسباند. حتی میتوانید از روزنامه هم برای این کار استفاده کنید. فرزند شما با همان لذتی که روی کاغذ سفید خطخطی میکند روی روزنامهها خط میکشد.
آبرنگ ، برای زیردستی میتوانید از یک تخته روکشدار 50 × 150 سانتیمتر استفاده کنید تا به راحتی کاغذهای روزنامه به آن وصل شود. هرگونه ظرف پلاستیکی در دار نیز که بتوان آن را به یک صورتی جایی ثابت کرد بسیار مناسب خواهد بود. در این صورت کودک فقط باید قلممویش را در ظرف بکند و نقاشی کند. قلممویی که در اختیار کودک میگذارید باید دستهاش بلند باشد و ضخامت انتهای آن (قسمت مویی آن) حداقل یک سانتیمتر باشد.
کوچولوی شما هنوز یاد نگرفته است تمام چیزهایی را که احساس میکند بیان کند. این فعالیتها به او امکان بیان آن احساساتی را میدهد که هنوز قادر به بیان آنها با کلمات نیست، همینطور احساساتی که هیچگاه قادر به بیان آنها نخواهد بود. این فعالیتها موجب غنیتر و لطیفتر شدن احساسات، غرایز و ضمیر ناخودآگاه او خواهد شد.
اسباببازی چرخدار ، سه چرخه، توپ بزرگ برای قل دادن یا پرتاب کردن، و مکعبهای بزرگ توخالی برای کشیدن یا ساختن وسایل مختلف از اسباببازیهای مورد توجه در این سن است. این وسایل او را یاری میکنند تا عضلاتش رشد کنند و قدرت و توانایی انجام کارهای دیگر را به دست آورد. شن بازی نیز همچنان از بازیهای مورد علاقه این سن است.
بازیهای دستهجمعی
کودک در این دوران هنوز آمادگی لازم برای شرکت در جمع و بازی کردن با دیگران را ندارد.
کودک در این سن باید فقط یک همبازی در آن واحد داشته باشد. جالب است بگویم که اطفال بزرگتر، یعنی اطفال پنج تا شش ساله (البته نه خواهر و برادر بزرگتر! ) بهترین همبازی بچههای دو ساله هستند. بهترین بازیها هم آنهایی هستند که وسائلشان بدون اینکه به بازی صدمهای بزند، قابل تقسیم کردن بین چند کودک باشد (مطمئن باشید که بر سرِ سه چرخه یا کامیونهای کوچک که برای سوار شدن و راندن با پا هستند دعوا خواهند کرد.) شن، خمیربازی و یا مکعبهای خانهسازی از این جهت که میتوانید آنها را به تعداد و مقدار مساوی بین اطفال تقسیم کنید چیزهای مناسبی هستند.
از یک کودک دو ساله انتظار نداشته باشید به صورت شراکتی با اسباببازیها بازی کند. یادتان باشد که کودک دو ساله قابلیت بازی کردن با دیگران را ندارد. حداکثر مدتی که او در این سن قادر به بازی دستهجمعی است، یک ساعت است. همیشه باید به هنگام بازیهای جمعی در نزدیکی آنها بود تا به محض ظاهر شدن علایم خستگی و قبل از اینکه دعواها به جاهای باریک بکشد، جلو آن را گرفت.
در زمان اولین دوران بلوغ کودک مرحله گذار از بازیِ به تنهایی به بازی در کنار دیگری را طی میکند. این بدین معنی است که دو یا چند کودک ممکن است در یک محل جمع باشند، ولی به رغم این که با هم بودن برای آنها لذتبخش است، ولی هر کدام بازی خود را میکنند.
مرحله بعدی بازی کردن، بازی دستهجمعیای است که در آن تمام بچهها به یک بازی مشغولند، مثل بازی کردن با شن، خمیر بازی کردن و یا با یک قطعه چوب به زمین کوفتن. ولی در این مرحله به معنای واقعی مبادلهای بین آنها صورت نمیگیرد. بازی دستهجمعی که به همکاری احتیاج داشته باشد فقط از سن سه سالگی به بعد امکان پذیر است.
کودک در اولین دوران بلوغ هم به بازیهای آرام احتیاج دارد و هم به بازیهای باتحرک. به تدریج که زبانش پیشرفتهای بزرگی میکند، توجه زیادی به کلمات میکند. او بازی با کلمات را خیلی دوست دارد، صداها را تقلید میکند و داستانهای کودکانه را تعریف میکند. وقتی که برایش کتاب میخوانید عاشق چیزهایی است که تکرار میشوند، به این علت است که از داستانهایی مثل «شنگول و منگول و هسته انگور» و «سفید برفی» خوشش میآید. هنگامی که برایش کتاب میخوانید او با خوشحالی جریان بعدیای را که پیش خواهد آمد بیان خواهد کرد.
وای بهحالتان اگر در تعریف کردن قصه یا داستانی که او میشناسد تغییری بدهید یا قسمتی از آن را فراموش کنید. کودک داستانهایی را که در مورد تجربههای خود اوست بسیار دوست دارد.
یکی از بهترین بازیهای آرام در این سن «بازی سکوت» یا «هیس بازی» است. به فرزندتان بگویید: میخوام یه بازی جدید به اسم«هیس بازی» بهت یاد بدم. هر دو تای ما باید ساکت باشیم و هیچ صدایی درنیاریم و فقط گوش کنیم. حالا شروع میکنم، ۱، ۲، ۳، هیس! خوب گوش کن و بگو که چی میشنوی. در این صورت او میتواند تمام صداهایی را که در محل بازی میشنود برای شما بازگو کند: صدای ماشینها در خیابان، آواز پرندگان و یاصدای رادیوی همسایه و غیره.
نوع دیگری از «بازی سکوت» این است که از کودک بخواهید چشمهایش را ببندد و حدس بزند که صدایی شما درمیآورید صدای چه چیزی است. میتوانید با قاشق روی شیشه بزنید، با ناخن روی میز بکشید و یا هر صدای جالبی که به نظرتان میآید دربیاورید. یک نوع دیگر از این بازی آن است که به او بگویید که حالا من چیزی را خیلی خیلی آهسته در گوشت زمزمه میکنم، ببینم تو میفهمی چه میگم؟
یکی از تغییرات مهم در این دوران تغییرات در عادات غذا خوردن طفل است . سعی کنید او را مجبور به خوردن نکنید. به او نگویید که زودتر غذایش را بخورد. مسلما او کمتر و کمتر از آن چیزی که شما دلتان میخواهد خواهد خورد، ولی مطمئن باشید به اندازه کافی جهت جبران انرژی عظیمی که روزانه مصرف میکند غذا میخورد. غذاهایی که به او میدهید باید دارای مواد لازم باشد و او را برای خوردنش راحت بگذارید. اصراری نداشته باشید که حتما سبزیجات و گوشتش را اول تمام کند تا بتواند دسرش را بخورد.توجه کنید که هنوز خیلی زود است که انتظار داشته باشیم کودک «درست سر سفره بنشیند».
قبلا گفتیم کودک در این سن تمام چیزهایی را که تکرار میشود دوست دارد. پس از این موضوع برای عادت دادن او به خوابیدن سر ساعت مشخص استفاده کنیم. این کار امتیازات فراوانی دارد. متاسفانه کودک «احتیاج طبیعی به خوابیدن» را احساس نمیکند. ما به هر چیزی که برای خواباندن او ما را یاری میدهد محتاج هستیم و اگر این خصلت علاقه به تکرار چیزی باشد باید از آن استفاده کنیم. باید به کودک بفهمانیم که خوابیدن درست مثل غروب خورشید غیر قابل اجتناب است.
بعد از شام هیچ گونه بازی پر تحرکی با کودک نکنید، چون بازگشت به آرامش را سختتر میکند. عادت خواباندن را میتوانید با حمام کردن طفل شروع کنید. بسیاری از مادران فکر میکنند که حمام کردن فقط برای تمیز شدن است و آن روی سکه را که کودک در حمام آببازی میکند نمیبینند. به او امکان آببازی بدهید، خواهید دید که او از همه تمیزتر خواهد بود. اجازه دهید تا زمانی که دلش میخواهد در وان حمام بازی کند تا خودش خسته شود و بگوید میخواهد بیرون بیاید (اگر به علتی، یک شب عجله داشتید، سعی کنید زودتر کارهایش را بکند.) وقتی در وان بازی میکند، اسباببازیهای زیادی در اختیارش بگذارید. این کار باعث آرامش او میشود. بعد از حمام میتواند برود در تختش و غذایش را در رختخوابش بخورد. به این ترتیب با اجازه دادن خوردن چیزی در رختخوابش، خوابیدن او را تشویق میکنید. این غذای کوچکی که در رختخوابش میخورد، میتواند مجال مناسبی برای صحبتهای محبت آمیز و خودجوش باشد. به این ترتیب، با حضور مادرانه شما، خوابیدن راحتتر انجام میگیرد. بعد از غذا، میتوانید یک یا دو داستان برایش بخوانید.
در این لحظه است که پدر میتواند در این تشریفات خوابیدن دخالت کند. بعضی از پدرها دوست ندارند داستان برای کودکان کوچک بخوانند. جای بسی تاسف است.
وقتی برای کودک کتاب میخوانید، آن را طوری نگهدارید که او بتواند عکسهای آن را ببیند. این تصاویر اهمیت زیادی دارند. با سوال کردن در مورد جزئیاتی که در تصاویر کتاب هست میتوانید به او «دقت کردن» و «دیدن» تمام جزئیات را نیز بیاموزید.
بسیاری از کودکان در این سن از تاریکی میترسند. چراغ خواب کوچکی در اتاقش روشن کنید. داشتن اندکی روشنایی در اتاقش این ترس را از بین میبرد.
هیچ اشکالی ندارد که کودک دو ساله یا دو سال و نیمه شب موقع خواب یک شیشه شیر بخورد . کجای این کار غیر طبیعی است؟ اگر برای احساس امنیت کردن احتیاج به یک شیء خاص دارد، آن را در اختیارش بگذارد و از او دور نکنید .
بسیار خوب است که عادت خواباندن کودک همراه با لذت باشد. او باید با بیصبری به تختش برود. نباید لحظه رفتن به تختش را شکنجهای بداند ، مراسم خوابیدن کودک باید نه تنها برای کودک بلکه برای پدر و مادرش نیز لذت بخش باشد.
مبحث نخستین دوران بلوغ در اینجا به پایان می رسد ،
یادتان باشد که ، اولین دوران بلوغ، مهمترین وجه رشد، کیفیت پویای شخصیت کودک است. پدر و مادر باید این کیفیت پویای شخصیت طفل را قبول کنند تا بتوانند به او جهت کسب خود انگارهای قوی یاری رسانند.
عجیب است که اکثر والدین میخواهند فرزندانشان زمانی که بزرگ میشوند قوی و پویا باشند اما همین پدر و مادرها این پویایی را در دو سالگی نمیتوانند قبول کنند. کودک دو ساله مظهر پویایی است. مگر میتوان مخالفت شدید او را در مقابل محدودیتها، لذت بردن از زندگی، توقع برآوردن فوری خواستههایش، شور و اشتیاق او را برای شرکت در زندگی روزمره که روز به روز چیزهای جدیدی از آن کشف میکند، ندیده گرفت؟ تمامی فعالیتهایی که به منحصر به فرد بودن او میانجامد، ناشی از این پویایی است. بدون این پویایی نشستن، سینهخیز رفتن، راه رفتن و صحبت کردن را یاد نمیگرفت. مطمئن باشید این خصلت پویایی، منبع خوبی برای تعادل روحی اوست.
کودک نباید این خصلت را از دست بدهد. برعکس، باید این خصلت را به مثابه ورقی برنده حفظ کنیم، نه آن که به عنوان یک عیب سعی کنیم آن را در او از بین ببریم.
در این مرحله نخستین دوران بلوغ، به کودک سه ساله چیزی عرضه کنیم: احترام به پویایی حیاتی او. قوانینی مطابق با این پویایی و قابلیت انطباقی انعطافپذیر از جانب خودمان. به این ترتیب به او کمک میکنیم تا عینکی که از ورای آن جهان را مینگرد با شیشهای که مخصوص این دوره است کامل سازد.
در مطلب بعد در مورد سنین پیش از دبستان صحبت میکنیم .