شاید روزی مجبور شوی سرباز شوی!
جمعه, ۲۵ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ
شاید روزی مجبور شوی سرباز شوی!
در داستانهای قدیم شرقی حکایت یک فرمانده جنگی را نقل میکنند که هر روز در مراسم صبحگاهی، همپای سربازانش تمرین میکرد و میدوید و به محض فراغت از امور فرماندهی، در جمع سربازان حاضر میشد و لباس آنها را میپوشید و همانند آنها به کارهای سخت و طاقتفرسا دست میزد...
روزی این فرمانده بزرگ اسیر شد و چون کسی او را به قیافه نمیشناخت، به خاطر دستان پینه بسته و اندام ورزیده و چهره خاکآلوده و سادهاش بهعنوان سرباز ساده آزاد شد و از تله دشمن رهایی یافت. آن فرمانده بعدها، هر وقت در جمع افسران خود ظاهر میشد، بر شانههای آنها میکوبید و با صدای محکم میگفت: ”آهای افسر! هشیار باش که شاید روزی مجبور شوی سرباز شوی! آیا خود را برای آن روز آماده کردهای!؟“
اما حقیقت این است که چرخ روزگار از این چرخشهای غیر قابل پیشبینی به وفور در پیشانی دارد و هر فوارهای که اوج میگیرد لاجرم برای حفظ قاعده جاذبه زمین باید جایی در آسمان صعود را رها کند و به سمت زمین بازگردد.
دختری که در منزل پدر و مادرش دست به سیاه و سفید نمیزند روزی برای تر و خشک کردن کودکش باید چندین برابر کارهایی که قبلا در یک هفته انجام میداد را در نصف روز انجام دهد. و همینطور پسری که در روزگار جوانی برای خرید نان از نانوایی سر کوچه فریادش زمین و آسمان را میلرزاند، چه بسا به خاطر کج مداری ایام و سرسختی زندگی به ناچار باید روزی برای سیر کردن شکم خود و خانوادهاش پای پیاده فرسنگها راه را طی کند.
در روزگار سختی آنها که به زندگی سخت و کار و تلاش عادت دارند به راحتی از شرایط دشوار عبور میکنند و دوباره رفاه و آسایش را برای خود و اطرافیانشان فراهم میسازند و آنها که ضعیف و ناتواناند، در پیچ و خم لحظات دشوار زندگی، سختترین عذابها را تحمل میکنند و تمام خوشیهای ایام فراغت و قدرت را از یاد میبرند.
اگر شرایط زندگی راحت و بیدغدغهای دارید و احساس میکنید به حداقل چیزهایی که میخواستید رسیدهاید، هرگز آرام و قرار نگیرید! بدانید که این ایام ژنرالی چه بسا با یورش یک بیماری و یا وقوع اتفاقی پیشبینی نشده به هم بریزد و شما مجبور شوید در جامه سربازی مدتی را در شرایط سخت و طاقتفرسا زندگی کنید. پس اگر شرایط فعلی زندگیتان راحت است، بهترین فرصت را در اختیار دارید تا طاقت و تحمل خود را برای شرایط دشوار محک بزنید.
برای این کار میتوانید به سراغ یاد گرفتن یک مهارت جدید بروید! درست مانند جوان بیکاری که چون کاری بلد نیست سعی میکند مهارتی بیاموزد تا بتواند به واسطه آن توانایی حضور در بازار و کسب درآمد را پیدا کند. مهم نیست که چقدر پول در حساب بانکیتان پسانداز کردهاید و هر ماهه از بابت هزار سرمایهگذاری مختلف چقدر سود به حسابتان سرازیر میشود، شما مهارت جدید را با جدیت باید یاد بگیرید نه برای سود و منفعت اندکی که برایتان به ارمغان میآورد، بلکه برای اینکه برای روزگار سربازی و سختی آماده شوید.
مهم نیست که چقدر تا کنکور مانده است، شاید لازم است هر چند روز یک بار تمیزی و نظافت منزل و پخت و پز کامل ناهار و شام را شما به عهده بگیرید! نگویید که فعلا وقت ندارم و هر دقیقه امروز برایم تعیینکننده است. شاید چرخ روزگار آنگونه که میپنداری نچرخد و همین هنر آشپزی و سختیهای کار خانه روزی بسیار بیشتر از لحظاتی که به صفحات کتاب زل زدهای بدردت بخورند.
وقتی خودتان را برای سختترین شرایط آماده کردهاید، به راحتی میتوانید در مقابل کسانی که شما را به گرفتن داشتنیهای همین الانتان تهدید میکنند و از شرایط سخت بیجایگاهی و بیمقامی میترسانند، مقاومت کنید و بیجهت به کسی باج ندهید.
هرگز فکر نکنید که چون الان اوضاع به سامان است، همیشه چنین خواهد بود. هر از چند گاهی روبهروی آیینه بایستید و دستتان را به سمت تصویر خود در آیینه دراز کنید و خطاب به خودتان بگویید: ”آهای ژنرال! هشیار باش که شاید روزی به دلایلی مجبور شوی چند صباحی سرباز شوی! مبادا خود را برای آن روز آماده نکرده باشی؟!“
منبع :سهیلا ثقفی - مجله موفقیت